نظر سنجی های جدیدی که در چند ماه گذشته از مردم آمریکا به عمل آمده است، نشان می دهند که 31 درصد از مردم این کشور معتقدند احتمال به وقوع پیوستن جنگ دوم داخلی در آمریکا بسیار زیاد است. در این میان 11 درصد بر این باورند که درگیری های داخلی در آمریکا از 5 سال آینده شروع خواهند شد.

به گزارش خبرگزاری اسپوتنیک:

بر اساس گزارش هایی که موسسه آمارگیری آمریکایی موسوم به “رامسس ریپورتس” (1) منتشر کرده است، مردم آمریکا معنقدند که این کشور ناگزیر دچار بحرانی می شود که این بحران منتهی به جنگ داخلی است. آنچه جالب توجه است، آن است که این موضوع در داخل خود آمریکا سرپوش گذاشته شده است تا در میان جامعه آمریکایی بدان پرداخته نشود.

تا مدتی پیش موضوعاتی که پیرامون جنگ داخلی در آمریکا مطرح می گشت، به خصوص در میان رسانه های اصلی این کشور، به مثابه یک تابو قلمداد می شد. اما اخیرا وضعیت تغییر کرده و این موضوع به یکی از موضوعات مهم و اساسی در میان مردم آمریکا تبدیل شده است.

“ویکتوریا نیکی فوروا” (2) یکی از ستون نویس های روزنامه روسی “وزگلاد” (3) پیرامون این موضوع می نویسد، پیش از آنکه رسانه های مطرح آمریکایی درباره جنگ داخلی شروع به صحبت کنند، کسانی که از این موضوع سخن می گفتند با القابی چون توطئه گر، افراط گرا یا صفات دیگری که دیوانگی او را نشان بدهد، توصیف می شدند.

اما اکنون وضعیت به گونه ای است که حتی موسسات تحقیقاتی هم در این باره مطالبی را جمع آوری و منتشر می سازند.

جنگی که تاریخ آمریکا را ساخت

جنگ داخلی آمریکا در سال های 1861 تا 1865 به وقوع پیوست. این جنگ از برجسته ترین اتفاقات تاریخ آمریکا به شمار می رود و به عقیده ستون نویس روزنامه روسی، این روی داد در واقع اساس تاریخ آمریکا است. به هیمن سبب در طول تاریخ «ترس از آنکه بار دیگر این جنگ تکرار شود بر بسیاری از تصمیم گیری های سیاسی آمریکا تاثیر گذاشته است.» نیکی فوروا خاطر نشان می کند که در مقاطع مختلف تاریخی نگرانی شدیدی بر فضای این کشور سایه انداخته و گاهی از اوقات سبب تغییر مسیر تصمیم گیری ها نیز شده است.

جنگ داخلی آمریکا به دلیل اختلافات داخلی بین ائتلاف ایالات جنوبی و اتحادیه ایالات شمالی این کشور به راه افتاد.

چند هفته پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1860 که در آن “آبراهم لینکلن” به پیروزی رسید، برخی از ایالت های جنوبی این کشور با رای مجلس قانونگذاری شان، تصمیم به خروج از ایالات متحده گرفتند. لازم به ذکر است که برخلاف ایالت های شمالی، در آن دوران ایالت های جنوبی هنوز قانون برده داری را لغو نکرده بودند. بدین ترتیب اتحادیه ایالت های شمالی برای از بین بردن برده داری در جنوب و نیز متحد ساختن  کشور ایالات متحده آمریکا، شروع به سرباز گیری از منطقه متحد خود کرد. سرانجام پس از چندین درگیری خونین که منجر به کشته شدن هزاران نفر از هر دو طرف شد، اتحادیه ایالات شمالی به پیروزی رسید. بدین ترتیب برده داری در جنوب پایان یافت و پس از آن همه ایالت ها در آمریکایی یکپارچه کنار هم آمدند.

در اوایل قرن بیستم، نخبگان متفکر آمریکایی عقیده داشتند که درگیری داخلی بعدی در آمریکا به سبب تفاوت در طبقات اجتماعی شکل خواهد گرفت. این رویکرد را حتی می توان در میان بسیاری از آثار ادبی بزرگان آن عصر نیز مشاهده کرد؛ در این میان “جک لندن”، “جان دوس پاسوس”، “جان رید” و “آپتون سینکلر” از جمله نویسندگانی بودند که در آثارشان به این موضوع پرداختند.

کمی بعد تر در دهه 60 میلادی متفکران آمریکایی از جنگ نژادها که ذهن مردم این کشور را درگیر خود کرده بود، واهمه داشتند. در آن سال ها اعترضات آفریقایی-آمریکایی ها به اوج خود رسیده بود؛ آن ها برای احقاق حق خود و علیه نژاد پرستی می جنگیدند. در این میان سازمان انقلابی به نام “پلنگ های سیاه” نیز شکل گرفت که شهروندان سیاه پوست را مسلح و به مبارزه علیه پلیس کالیفرنیا دعوت می کرد.

روزنامه نگار روس در این باره می افزاید: “در واکنش به سال های پر التهاب دهه 60 ، دولت آمریکا دست به اصلاحات سیاسی پوچی زد تا کشور را که در آستانه جنگی نژادی بود، نجات دهد.”

“ریگانومیکس” (4) یا همان اصلاحات و برنامه‌های اقتصادی “رونالد ریگان”، رئیس جمهور وقت آمریکا از جمله تلاش های دولت برای فرونشاندن اعتراضات مردمی بود. دولت در تلاش بود با دادن تسهیلات ارزان قیمت، کمک های اجتماعی و حمایت مالی، وضعیت معیشتی طبقات پایین جامعه و به ویژه رنگین پوستان را بهبود بخشد تا بدین ترتیب از وقوع جنگ جلوگیری کند.

اما با این همه «شورش های آفریقایی- آمریکایی ها در لس آنجلس و در سال 1994 نشان داد که از نفرت اقلیت رنگین پوستان، نسبت به اکثریت سفیدپوستان کاسته نمی شود.»

نیکی فوروا بر این عقیده است که  پس از آن سال، بحث در باره موضوع جنگ داخلی در آمریکا، چه از نوع نژادی و چه از نوع طبقاتی اش، به اتمام رسید. رسانه های ارتباطی این کشور بر هر موضوعی که به جنگ داخی مربوط می شد، سرپوش گذاشتند.

با این همه نویسندگان و کارشناسان مستقلی بودند که کتاب ها و مقالات تحلیلی پیرامون این موضوع و تاریخ مرتبط با آن نوشته اند تا علل و فرضیات جنگ داخلی آینده را شناسایی کنند. حتی در برخی از آثار به صحنه های احتمالی درگیری های داخلی نیز پرداخته شده است.

جنگ نژادها

در سال 1977 “توماس. دابلیو چیتوم” (5)، درکتابی با عنوان “دومین جنگ داخلی: شکست قریب الوقوع آمریکا” به بررسی ابعاد جنگ داخلی آینده آمریکا می پردازد. نویسنده این کتاب نظامی سابق آمریکا و از شرکت کنندگان در جنگ های ویتنام، رودزیا و یوگسلاوی است. او علت جنگ داخلی و سپس فروپاشی آمریکا را بحران اقتصادی فزاینده این کشور معرفی می کند.

در این کتاب آفریقایی- آمریکایی ها جنوب این کشور را انتخاب می کنند و پایتختشان نیز نیواورلئان است. هم زمان مکزیکی ها نیز در تلاش خواهند بود تا کالفرنیا و تمام قسمت های جنوب شرقی کشور را از ایالات متحده آمریکا پس بگیرند. مردم سفید پوست آمریکا به مرکز و شمال این کشور پناه می برند؛ اما در این مناطق نیز با بسیاری از رنگین پوستان و برده ها درگیر می شوند.

روزنامه نگار روس خاطر نشان می کند در سال 1977 هیچ کس به بررسی های “توماس دابلیو چیتوم” در کتابش توجهی نکرد. اما اکنون در سایت فروشگاه اینترنتی آمازون، در بخش معرفی و فروش این کتاب، از نظرات مردم اینگونه بر می آید که از دقت بررسی ها وپیش بینی های این نویسنده متعجب شده اند.

انقلاب نارنجی در آمریکا

“عمر الاکاد” (6)، روزنامه نگار کانادایی مصری، در سال 2017 کتابی با عنوان «جنگ آمریکا» منتشر کرد که بر خلاف اثر چیتوم کتابی پرفروش شد و حتی در فهرست پرفروشترین کتاب های نشریه نیویورک تایمز نیز قرار گرفت.

در این کتاب نویسنده شرح می دهد که فناوری انقلاب های رنگی که آمریکایی ها در کشورهای دیگر با موفقیت به کار گرفته اند، چگونه در کشور خودشان رخ می دهد.

نتیجه ای که این کتاب می گیرد اینگونه است که مشخص می شود، هیچ مانعی برای تکرار وقایع بهارعربی (بیداری اسلامی) در آمریکا وجود ندارد.

گروه های تبهکاری

به عقیده کارشناسان در جنگ داخلی آینده آمریکا گروه های تبهکاری که بر پایه نژاد پرستی شکل گرفته اند، نقش مهمی را ایفا می کنند. این گروه ها چهره برجسته ای را در درگیری های 1994 لس آنجلس از خود نشان دادند؛ ضمن آنکه پس از وقوع توفان کاترینا در سال 2015، آن ها توانستند تقریبا کنترل تمام مناطق نیواورلئان را در دست بگیرند.

چرا اکنون؟

به عقیده روزنامه نگار روس، موضوع جنگ داخلی آمریکا تا پیش از انتخاب “دونالد ترامپ” به عنوان رئیس جمهور آمریکا، در بایکوت رسانه ای قرار داشت. اما با ورود او به کاخ سفید و رویکردی که از خود نشان داد، دموکرات ها ترجیح دادند تا این تابو را از میان بردارند و در رسانه های  آمریکا از جنگ داخلی سخن به میان آورند.

بنابراین رسانه ها از برخی از کارشناسان نظامی دعوت کردند تا در مورد ابعاد و جدیت جنگ داخلی در آمریکا بحث و تبادل نظر کنند. «آن ها اکنون از این سخن نمی گویند که آیا جنگی در خواهد گرفت یا خیر، بلکه از چگونگی آن خبر می دهند.»

در این کشور نابرابری اقتصادی و نژادی شدیدی وجود دارد که سبب می شود تا درگیری های نژادی نیز افزایش پیدا کنند. به عنوان مثال در طغیان فرگوسن، رنگین پوستان عصبانیت خود را نسبت به پلیس های سفید پوست با اعمال خشونت نشان دادند.

“دیوید بلایت” (7)، تاریخ نویس، در کتابی نشانه هایی را که در زمان حاضر وجود دارند، با اتفاقاتی که منجر به جنگ داخلی اول شد، مقایسه می کند. در جنگ اول نیز شورش هایی با حمله به پلیس شکل گرفت، بحران مهاجرتی شدیدی در جریان بود و قتل نیز افزایش یافته بود.

جنگ داخلی آمریکا سبب شد 600 تا 700 هزار نفر کشته شوند، عددی که 2 درصد از جمعیت این کشور را تشکیل می داد. نویسنده روس اینگونه نتیجه می گیرد که در صورت وقوع جنگ داخلی دوم حداقل 6 میلیون نفر کشته خواهند شد.